محل تبلیغات شما



 

دکتر حمیدرضا پورقاسمی، به عنوان تنها استاد ایرانی و یکی از پنج دانشمند برتر زیر ۴۰ سال آکادمی علوم دنیا (TWAS-CASAREP) در سال ۲۰۱۹ انتخاب شد.

دکتر پورقاسمی هم‌اکنون به عنوان دانشیار بخش مهندسی منابع طبیعی و محیط زیست در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مشغول تدریس و پژوهش است.
 
آکادمی علوم دنیا (TWAS) با هدف پیشرفت علم در کشور‌های درحال توسعه در سال ۱۹۸۳ در Trieste کشور ایتالیا با گروهی از دانشمندان ممتاز دنیا و به افتخار پروفسور
عبدالسلام برنده جایزه نوبل از کشور پاکستان بنیان‌گذاری شد.
 
در حال حاضر TWAS دارای یک هزار و ۱۱۶ عضو از ۹۰ کشور دنیاست که ۷۳ عضو آن از کشور‌های درحال توسعه هستند.
 
اعضای TWAS از دانشمندان زیر ۴۰ سال و بر اساس فعالیت‌های پژوهشی انتخاب و معرفی می‌شوند.
 
پس از داوری اولیه، ۱۰ دانشمند جوان معرفی و سپس کمیته TWAS از بین ۱۰ پژوهشگر معرفی شده، پنج نفر نهایی را انتخاب کرده و آن‌ها را به مدت ۵ سال تحت حمایت‌های
پژوهشی قرار می‌دهد.
 
نکته قابل توجه آن است که پژوهشگران برتر در ۱۰ گروه علمی با یکدیگر رقابت می‌کنند که دارای تخصص‌های مختلف اعم از کشاورزی، شیمی، ریاضیات، فیزیک، اقتصاد، علوم
پزشکی، بیولوژی مولکولی- سلولی، سیستم‌های بیولوژیک، علوم مهندسی، علوم زمین و نجوم هستند.
 
پژوهشگر برتر کشور در بخش کشاورزی (سال ۱۳۹۵)، مجری و همکار در هفت طرح پژوهشی، پژوهشگر جوان دانشگاه شیراز (۱۳۹۷)، پژوهشگر برتر دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز
(۱۳۹۶)، استاد نمونه آموزشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (۱۳۹۶)، چاپ سه کتاب در انتشارات معتبر بین‌المللی Elsevier و Springer، دارای ۱۲۰ مقاله ISI در مجلات
معتبر بین‌المللی، ۴۵ مقاله در مجلات ISC، داور ۵۱ مجله بین‌المللی و ۲۲ مجله ملی و راهنمایی و مشاوره ۴۴ رساله دکتری و پایان‌نامه کارشناسی ارشد؛ در کارنامه
علمی و پژوهشی دکتر حمیدرضا پورقاسمی، این استاد پرتلاش دانشگاه شیراز مشاهده می‌شود.
 
پیش از این دکتر بهرام همتی‌نژاد، استاد دانشگاه شیراز جایزه جوان TWAS را دریافت کرده بود.
 
بر اساس اعلام وزارت علوم، پروفسور افسانه صفوی، پروفسور کرامت‌اله ایزدپناه و پروفسور حبیب فیروزآبادی از استادان دانشگاه شیراز هستند که هم اکنون در TWAS
عضویت دارند.

 


 

اگر نام روستای مرگ در قزوین به گوش شما هم خورده باشد حتما برایتان جالب بوده که بدانید این روستای اعجاب انگیز دقیقا کجاست و چرا این نام را به خود گرفته
است؟

روستای مرگ یکی از زیباترین روستا‌ها در بخش الموت قزوین است که یکی از جاذبه‌های گردشگری معروف و دیدنی قزوین محسوب می‌شود.
نام این روستا "مَرگ" نیست!

ممکن است با شنیدن نام این روستا فکر کنید که این روستا جایی بسیار خطرناک است، اما اشتباه نکنید، زیرا چنانچه در این بخش  گفته ایم نام این روستا "مَرگ" نیست
بلکه "مِرگ" نامیده شده است و به علت تلفظ اشتباه مَرگ خوانده می‌شود.
روستای مرگ کجاست؟

روستای زیبا در مسیر قزوین- معلم کلایه واقع است و محل قرار گیری آن در نزدیکی گردنه قسطین لار است. هنگامی که در جاده باریک و پرپیچ و خم قزوین- معلم کلایه
حرکت می‌کنید پس از طی ۳۵ کیلومتر به تابلویی برخورد خواهید کرد که مسیر مرگ» را نشان می‌دهد.

روستای مرگ قزوین

غرب این روستا را رودبار شهرستان و شرق آن را رودبار الموت نامیده اند با این حساب قلعه الموت در شرق و قلعه لمبه سر در رودبار غربی واقع است.

قله‌های باستانی

این روستا در نزدیکی، گردنه قسطین لار بیشتر روز‌های سال پوشیده از مه و گیاهان است، می‌باشد. ارتفاعات این روستا به رودخانه شگفت انگیز شاهرود و دره الموت
مشرف می‌باشد و شما با رسیدن به بالاترین نقطه از این روستا می‌توانید چشم اندازی رویایی از تمام الموت را نظاره گر باشید. قله‌های باستانی مختلفی که در این
منطقه وجود دارد از جمله جاذبه‌های گردشگری این روستا می‌باشد که گردشگران به خاطر آن‌ها به آنجا سفر می‌کنند.

بید‌های بلند و باغ‌های میوه

این روستای دیدنی پر از بید‌های بلند و باغ‌های میوه می‌باشد که با وزش نسیم دائمی در میان ابر‌ها و مه تصویری رویایی از روستا بر بوم نقاشان برجسته تداعی می‌شود.

حیوانات وحشی

سیاهگوش، عقاب، خرس، کرکس، انواع شاهین و انواع دیگر حیوانات وحشی که زیستگاه اصلی آن‌ها در بخش‌های غربی البرز می‌باشد در اطراف روستای مرگ دیده می‌شوند.

چشمه پر آب و زلال

در فاصله ۵ کیلومتری روستا چشمه زلال و پر آبی به سمت دره الموت وجود دارد که حوالی آن همه ساله پر است از گردشگرانی که از تمام نقاط کشور به منطقه سفر کرده
اند.

خانه‌های روی هم چیده شده

شیب این روستا به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد خانه‌ها بر روی هم چیده شده و هر لحظه امکان سقوط آن‌ها وجود دارد. هرگاه از شیب تند روستای مرگ بالا بروید و
به بالاترین نقطه آن برسید تمام دره الموت در یک چشم انداز زیبا نمایان می‌شود.

جاذبه‌های گردشگری قزوین

شب که چراغ خانه‌ها یکی یکی روشن می‌شود و دریاچه‌ای از نور زیر پای شما تشکیل می‌شود. از بلندای روستای مرگ روستا‌های دیگر منطقه همچون جزیره‌های تابان می‌درخشد
و یک شب خاطره انگیز در روستای مرگ را به نمایش می‌گذارد.
بهترین زمان برای بازدید از روستای مرگ قزوین

روستای مرگ از اواخر فروردین تا اوایل آبان یکی از زیباترین چشم انداز‌های ایران را در برابر شما ترسیم خواهد کرد.

 


 

باستان شناسان موفق شدند بقایای نخستین شهر تاریخ انگلستان را کشف کنند. بر اساس گفته‌های باستان شناسان این منطقه محل زندگی افرادی بود که استون هنج را ساختند.

باستان شناسان معتقدند که نخستین شهر بریتانیا در نزدیکی چشمه ای باستانی در دشت سالیسبری پدید آمد و ساکنان آن احتمالاً استون هنج را ساختند.

کارشناسان در این منطقه بیش از 70 هزار ابزار سنگی را کشف کرده اند ، همچنین یک سکوی تشریفاتی جذاب که نشان می دهد این منطقه دارای اهمیت ویژه ای برای افراد
بوده است. جالب است بدانید باستان شناسان می گویند احتمالا اینجا ابتدا یک اردوگاه موقت بوده است. پروفسور دیوید ژاک از دانشگاه باکینگهام ، معتقد است که این
محل ممکن است یک اردوگاه بوده که به مرور دائمی شده است و در آن کودکان ، افراد مسن و بیماران زندگی می کردند.

پروفسور ژاک می گوید: "وقتی استون هنج را نگاه می کنید فکر می کنید ، مردم من اینجا بوده اند. اینجا همان نقطه ای است که سالها به دنبالش بودیم."وی ادامه داد:
"در منطقه بلیک مید چیزهای زیادی را پیدا کردیم. تا سال 2006 ، تنها 30 مورد متعلق به این دوره در هر مکان کشف شده بود و اکنون ما شاهد بازسازی کل منطقه هستیم."

امروزه بلیک مید رودخانه ای کوچک است، اما در دوران کهن در مرکز یک دشت سیلابی قرار داشت و رودخانه بزرگی از طریق این محوطه عبور می کرد. درواقع در زمانی که
بیشتر بریتانیا در یک جنگل متراکم پوشیده شده بود این منطقه یک منطقه بی نظیر برای زندگی بود.

دکتر آلبرت لین مدیر این پروژه در خصوص مراحل وضعیت این منطقه گفت: "این شهر گمشده از چوب های متعددی ساخته شده که اکنون از بین رفته است. بلیک مید مکان مهمی
برای زندگی انسانهای اولیه ای بود که در اینجا پرسه می زدند، شاید حتی یکی از اولین مظاهر یک شهر انسانی باشد. رودخانه این منطقه برای ماهی گیری و شکار بسیار
مناسب است."

 


 

در آستانه‌ی ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش‌آموز، هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان، صبح امروز با حضور در حسینیه‌ی امام خمینی با
حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

 


 

کسی فکرش را نمی‌کرد روستایی در دل کویر که بیش از ۶۰۰ کیلومتر با پایتخت کشور فاصله دارد روزی بشود مقصد تورهای گردشگری و طبیعت‌گردان عاشق کویر.

حدود ۱۰۰ سال پیش، زمانی که یوسف نامی در روستایی که با نام خودش شناخته می‌شد (کلاته یوسف یا مزرعه یوسف)، کشت و زرعی در دل کویر داشت، وقتی با بی‌آبی کویری
مواجه شد دست به کار شد تا با کندن چاه جبران بی‌آبی‌ها را بکند. چند سال بعد از بهره‌برداری از این چاه، دوباره سفره‌های زیرزمینی آب پایین‌تر رفت تا اینکه
یوسف چاه عمیق‌تری را در روستایش حفر کرد، به همین دلیل اهالی روستا‌های همجوار، این روستا را "چاه دراز" نامیدند. اما از آنجایی که یوسف این نام را دوست نداشت
از اهالی خواست، چون نام وی یوسف بود و داستان یوسف پیامبر نیز در سرزمین مصر اتفاق افتاده بود از آن به بعد نام این روستا را مصر بنامند. اهالی روستا نیز از
آنجا که برای یوسف احترام زیادی قایل بودند، این روستا را "مصر" نامیدند و مدت‌ها بعد روستای مصر، هم به واسطه نامش معروف شد و هم به واسطه جاذبه‌های طبیعی‌اش.
روستای مصر کجاست؟

روستای مصر کجاست؟

روستای مصر روستایی کوچک از توابع شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان است که به واسطه طبیعت خاص و جاذبه‌های طبیعی که دارد علاقه‌مندان زیادی را به سمت
خود می‌کشاند. کویر مصر به همراه دو روستای بسیار کوچک دیگر به نام‌های "امیرآباد" و "فرحزاد" در یک خط شمالی-جنوبی به طول حدود ۶ کیلومتر واقع شده‌اند. منطقه
امیرآباد در فاصله دو کیلومتری روستا دارای تپه‌های شنی و پوشش گیاهان غنی از درختچه‌های گز و تاق و نخل‌های زیبا است که مناظر بسیار زیبایی را پدید آورده است.
روستای فرحزاد نیز در شمال روستای مصر دارای نخلستان‌های زیبایی است که با شن‌های روان در اطرافش محصور شده است.
 
روستای مصر کجاست؟

برای رفتن به سمت این روستا از تهران باید حدود ۶۳۰ کیلومتر یعنی چیزی حدود ۱۱ ساعت را طی کنید. در این مسیر بعد از حرکت از تهران به سمنان می‌رسید و در نهایت
وارد استان اصفهان می‌شوید و انتهای مسیر هم به کویر مصر ختم می‌شود. اگرچه دسترسی به این کویر با ماشین شخصی هم ممکن است؛ اما تور‌های گردشگری به مقصد این
کویر بسیارند؛ بنابراین بهترین و بی‌دردسرترین راه، سفر با تور است.

روستای مصر کجاست؟

دیدنی‌های مصر

وجود چاه آب عمیق، سرسبزی منطقه بیابانی و کشت درخت گز به منظور جلوگیری از جابجایی شن‌های روان، وجود بلواری به عرض حدود ۵۰ متر داخل روستا، وجود خانه‌های
قدیمی و بازسازی آن‌ها به منظور اسکان توریست، موتورسواری و شترسواری در کویرهمگی جذابیت‌های خاص این منطقه هستند، اما به جز این‌ها کویر مصر دیدنی‌های دیگری
هم دارد.

"کویر طبقه یا دریاچه نمک خور" بزرگترین دریاچه نمک فصلی ایران است که در همین محدوده روستای مصر واقع شده است. زمین نمکی این منطقه باعث شده که از هرگونه پوشش
گیاهی و زندگی جانوری خالی باشد. اما شکل شگفت‌انگیز کویر طبقه آن را به جاذبه‌ای شگفت‌انگیز بدل کرده است. زمین کویر طبقه پوشیده از اشکال پنج ضلعی نمک است
که در زمستان و با مخلوط شدن با خاک رس به رنگ سیاه و در تابستان به رنگ سراسر سفید در می‌آید. نمک این دریاچه، قدیمی‌ترین نمک سراسر ایران است.
 
روستای مصر کجاست؟
"نیزار مصر" هم جای دیدنی دیگری است که در ۶ کیلومتری شمال‌شرقی روستای مصر و ۲ کیلومتری شرق روستای فرحزاد در شمال‌شرقی استان اصفهان واقع شده است. محصور شدن
نیزار توسط شن‌های روان، جلوه منحصر به فردی به آن داده است. این نیزار آبشخور اصلی حیات وحش کویر منطقه است و ارتفاع نی‌ها در پاره‌ای از موارد به ۴ متر هم
می‌رسد. اگر اهل عکاسی هستید باید بدانید که این نیزار مکان مناسبی برای عکاسی از حیات‌وحش کویر مصر است.

 


 

آگاهی بخشی به مردم برای نجات از تفرقه ها، سوءباور‌ها و ناامیدی‌های حاصله از غیبت امام غایب، مسئولیتی بزرگ بر دوش همه ائمه (ع)، به ویژه امام حسن عسکری (ع)
بود.

امام عسکری علیه السلام، به عنوان حلقۀ وصل دوران حضور و عصر غیبت، بیش‌ترین خدمت را به جامعۀ مهدی باوران ارائه کردند؛ چراکه فصل بهره مندی انسان‌ها از امام
ظاهر رو به پایان بود و در پی آن دوران بسیار مهمی در زندگی پیروان اهل بیت (ع) پیش آمد. این دوران هم زمان با دو رخداد مهم آغاز شد: نخست، رسیدن آخرین حجت
الهی به مقام امامت؛ دوم، قرار گرفتن آن حضرت در پس پردۀ غیبت.

گرچه برگزیدگانی از شیعه برای این مرحله آمادگی کامل داشتند؛ اما می‌بایست هر دو رخداد (امامت و غیبت)، برای عموم شیعیان به اثبات برسد. امام حسن عسکری علیه
السلام با استفاده از ابزار‌های محدودی که در اختیار داشتند، مدلی را برای جامعۀ شیعی پس از غیبت طراحی فرمودند که بقای تشیع را تضمین می‌کرد. این کار عظیم
و ارزشمند در شرایطی انجام شد که از سوی دولت عباسیان کنترل شدیدی بر ارتباطات امام صورت می‌پذیرفت.

علت شدت فشار‌ها در عصر امام عسکری (ع)
شدت این فشار‌ها به قدری بود که سه پیشوای بزرگ شیعه که در مرکز حکومت آن‌ها (سامراء) می‌زیستند، با عمر کوتاهی به شهادت رسیدند؛ ولی در این میان، فشار‌ها و
محدودیت‌های زمان امام حسن عسکری علیه السلام به دو علت از دو پیشوای قبلی بیش‌تر بود:

 


 

سیدعباس صالحی گفت: میزان سرانه مطالعه در کشور، مطابق این پیمایش ملی با ۱۵ هزار و ۶۰۰ نمونه در کشور، حدود یک‌ونیم ساعت مطالعه در هفته و روزانه ۱۳ دقیقه
از مجموعه کشوری است.

سیدعباس صالحی شامگاه پنجشنبه (۲۳آبان‌ماه) همزمان با آغاز هفته کتاب در آیین اختتامیه نخستین جشنواره میراث مکتوب رضوی در خانه فرهنگ صدوقی شهر یزد با اشاره
به اینکه یزد شهر دارالعباده، دارالعلم و دارالولایه است، اظهار داشت: این شهر، شهر شهید صدوقی است؛ شهیدی است که پیش‌قراول مباحث علمی، فرهنگی، مذهبی و ی
یزد و کشور است.

صالحی با اشاره به آغاز بیست‌و‌هفتمین هفته کتاب جمهوری اسلامی گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیمایش‌های علمی متعددی با عناوین مختلف دارد که یکی از این
پیمایش‌ها، در ارتباط با مصرف کالا‌های فرهنگی است، اما موج سوم این پیمایش هنوز منتشر نشده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه موج سوم این پیمایش، حوزه‌های مختلف مصرف کالا‌های فرهنگی در کشور را بررسی می‌کند، افزود: میزان سرانه مطالعه
در کشور، مطابق این پیمایش ملی با ۱۵ هزار و ۶۰۰ نمونه در کشور، حدود یک‌ونیم ساعت مطالعه در هفته و روزانه ۱۳ دقیقه از مجموعه کشوری است.

وی افزود: این آمار تقریباً مشابه آمار سال ۹۴ ما در ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان است و هنوز مصرف کتاب و سرانه مطالعه ما به صورت میانگین تغییری نکرده است.

صالحی یادآور شد: با وجودی که در چند سال گذشته، روند استفاده از فضای مجازی به‌شدت افزایش یافته، در طول این سال‌ها رقم مطالعه، حفاظت شده و کمی هم پیشرفت
داشته و نشان دهنده این است که مجموعه تحرکاتی که اتفاق می‌افتد، حداقل در صیانت از رقم موثر بوده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین از روند رو به رشد جریان مطالعه کتاب‌های الکترونیک خبر داد و گفت: ۲/۱۹درصد کل پاسخگویان در سوال‌های صورت گرفته، اعلام کرده‌اند
که کتاب الکترونیک می‌خوانند. در بین افرادی که اهل مطالعه بودند هم بیش از ۴/۴۲درصد اعلام کردند که این کتاب‌ها را می‌خوانند.

وی در ارتباط با اینکه مردم چه کتاب‌هایی می‌خوانند گفت: در کل پاسخگویان، رمان و داستان ۵/۱۶درصد و در جمعیت کتابخوان، ۴/۳۴درصد است و همچنان همان آمار‌های
پیشین ما که رمان و داستان هم در جمعیت کتابخوان و هم در جمعیت عمومی رقم اول را دارد، حفظ شده است.

صالحی در پایان تصریح کرد: عنوان دوم کتاب‌های دینی با ۱/۱۰درصد در میان کل پاسخگویان و ۶/۲۱درصد در میان جمعیت کتابخوان است و پس از آن، کتاب‌های تخصصی و روانشناسی
رتبه‌های بعدی را به خود اختصاص می‌دهند.

بیست و هفتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار حال خوش خواندن» از تاریخ ۲۳ آبان ماه در سراسر کشور آغاز شده است و تا ۳۰ آبان ماه ادامه دارد.

 


 

۱۷ ربیع‌الاول چه روز مبارکی است. روایت شده که حضرت محمّد بن عبداللّه (ص) در مکّه معظّمه هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عام‌الفیل متولد شدند. امام صادق (ع)
می‌فرماید: در این روز ابلیس از ورود به آسمان‌های هفتگانه محروم شد، شیاطین دور شدند، تمامی بت‌ها در بتکده به صورت بر زمین افتادند، ایوان کسری شکست و ۱۴
کنگره آن سقوط کرد، آب دریاچه ساوه خشک شد، سرزمین خشک سماوه، آب پیدا کرد، آتشکده فارس پس از هزار سال خاموش شد، نوری از سرزمین حجاز بر آمد تا به مشرق رسید،
کاهنان عرب علوم خود را فراموش کردند و سحر ساحران باطل شد. درست از همین روز است که سرزمین مکه و مدینه فضیلت و برتری پیدا می‌کنند بر تمامی سرزمین‌ها و ممالک.
یکی زادگاه آخرین پیامبر خدا و دیگر مقر حکومت ی ایشان تا قبل از غلبه‌ی کامل بر مکه. سال‌هاست این دو شهر بر آستانِ عرش پیشانی می‌سایند و میعادگاه میلیون‌ها
مسلمانان از سراسر جهان هستند. حجاج بیت‌الله الحرام گاه سفر را از مدینه به سوی سرزمین وحی آغاز می‌کنند و گاه در پایان زیارتِ کعبه، عازم مدینه می‌شوند. این
دو سرزمین که سال‌هاست با نام رسول‌الله گره خورده و نقطه امید دل‌های مومنان شده‌اند، همچنان در انتظارند تا مهدی موعود از کنار کعبه حکومت اسلامی آخرامانی
را بار دیگر به گوش جهانیان برساند.

 


 

گرفته نورِ وجودِ تو آسمان‌ها را

اِحاطه کرده زمین را و هم زمان‌ها را

شُکوه داده ظُهورت به عالمِ هستی

وقار داده حُضورِ تو کهکشان‌ها را

به بوی عطرِ تنت، یاس گیج شد، اُفتاد

خراب و مَست نِمودی تو باغبان‌ها را

تویی که روح گرفته، صَلات از نَفَسَت

عُروج می‌دهی هردَم نمازخوان‌ها را

تو خواستی که توجُّه به قامتت نشود

کنارِ خویش نشاندی اگر جوان‌ها را

به خُلق و خو و خوش اخلاقیِ تو جَذب شدند

کشیده‌ای پیِ خود خِیلِ کاروان‌ها را

میانِ مُشتِ تو سنگی خُداخُدا می‌گفت:

نخوانده درس، تو از بَر شدی زبان‌ها را

مرا که نیست زَبانی، بیان کنم مَدحَت

که گفته حق به کتابش یکایک آن‌ها را

علی عِدالتِ مَحض و، تو رَحمتِ مَحضی

به این صفات گرفتید، روح و جان‌ها را

چه ارتباطِ عجیبی ست در میانِ شما

که مات کرده تمامیِ نکته دان‌ها را

علی کنارِ تو، یعنی: تو در کنار خدا

کشانده اید به دیوانگی روان‌ها را

قیامت است به دستانِ دخترت زهرا

شفیعه‌ای که پناه است بی اَمان‌ها را

همان که خَلق شد از نورِ او همه عالم

همان که داده خُدا دستِ او کران‌ها را

همان که بر حَسَنش سَجده می‌کند یوسف

که وا گذاشته حُسنَش همه دهان‌ها را

همان که خونِ حُسینش بقای دینِ تو شد

که قَبضه کرده به نامَش همه زمان‌ها را

همان که زینبِ او داده با عَمَل تعلیم

شجاعتی که خودش داشت، خطبه خوان‌ها را

مرا دوباره به آیینِ خویش دعوت کن

بگیر دستِ ضعیفان و ناتوان‌ها را

نفس بزن، که مُسلمان شَویم بارِ دگر

نگاه کن، که بهاران کنی خَزان‌ها را

حسن کردی

 


 

روز چهارشنبه مسیحیان سراسر دنیا کریسمس را جشن گرفتند. اگر با شنیدن نام کریسمس منتظر شروع سال نوی میلادی بودید احتمالاً متوجه شده اید که این اتفاق هنوز رخ نداده و این سؤال برایتان پیش آمده که فرق کریسمس با سال نو چیست. این سؤالی است که در ادامه به آن پاسخ خواهیم داد.

کریسمس همان سال نوی میلادی نیست. جشن کریسمس که در روز ۲۵ دسامبر برگزار می‌شود، یکی از اعیاد مذهبی پیروان دین مسیحیت است که آن را روز تولد حضرت مسیح می‌دانند. اما جشن سال نوی میلادی با به پایان رسیدن یک سال تقویمی و آغاز سال میلادی جدید در اول ماه ژانویه برگزار می‌شود.

فرق کریسمس با سال نوی میلادی چیست؟

اما چرا کریسمس را روز ۲۵ دسامبر جشن می‌گیرند؟

اینکه چرا این تاریخ برای برگزاری جشن کریسمس انتخاب شده کاملاً مشخص نیست. چون تاریخ تولد حضرت مسیح در کتاب مقدس به طور دقیق ذکر نشده و این مسأله سال‌ها در میان پیروان اولیه‌ی دین مسیحیت مورد بحث بود. آن‌ها ابتدا تصور می‌کردند تاریخ تولد حضرت مسیح ۶ ژانویه بود، چون این تاریخ را روز مرگ او می‌دانستند و از طرفی اعتقاد داشتند پیامبران در همان روزی از دنیا می‌روند که نطفه‌ی آن‌ها بسته شده بود. اما تا پیش از قرن چهارم تاریخ این مناسبت به روز ۲۵ دسامبر تغییر یافت. برخی منابع علت انتخاب این تاریخ جدید را دور کردن توجه‌ها از مراسمی بیان کرده اند که کافران (پیروان ادیانی که در آن‌ها به پرستش خدایی غیر از خدای واحد ادیان ابراهیمی پرداخته می‌شد) به مناسبت انقلاب زمستانی در همان روز ۲۵ دسامبر برگزار می‌کردند. اما برخی منابع هم این را درست نمی‌دانند. تنها چیزی که از بابت آن مطمئن هستیم این است که این تاریخ فارغ از چرایی اش پابرجا ماند.

یکی از سنت‌های کریسمس هم که به نوعی با حضرت مسیح مرتبط است آویزان کردن حلقه گل است که پای ثابت تزئینات ایام کریسمس محسوب می‌شود.

نظریات زیادی درباره‌ی آویزان کردن حلقه‌های گل در ایام کریسمس مطرح شده. در یونان و روم باستان، به برندگان مسابقات ورزشی حلقه‌ای از برگ بو اعطا می‌شد و این حلقه‌ها نشان افتخار هم بودند. در جشن‌هایی که کافران به مناسبت انقلاب زمستانی داشتند، دایره احتمالاً نماد چرخه‌ی زندگی و امید به آغاز دوباره‌ی بهار بوده. حلقه‌ی گل برای مسیحیان تداعی کننده‌ی تاج خار حضرت مسیح هم هست و آن‌ها بعد‌ها آن را به یکی از نماد‌های اَدوِنت یا همان جشن ظهور هم تبدیل کردند. حلقه‌ی گل از گیاهان همیشه سبز مختلفی ساخته می‌شود که نماد زندگی پیوسته هستند و فرم دایره شکل آن هم که هیچ ابتدا و انتهایی ندارد سمبل جاودانگی خداوند است.


 

قبرستان سفید چاه در سرزمین سرسبز استان مازندران، بخش یانه‌سر از توابع شهرستان بهشهر و در روستای سفید چاه واقع شده است. این مکان یکی از قبرستان‌های قدیمی و تاریخی مسلمانان در استان مازندارن بوده و قدمت آن به حدود ۱۲۰۰ سال پیش باز می‌گردد. بومیان و مردمان محلی این منطقه از گذشته اجساد خود را در این قبرستان به خاک سپرده و معتقد هستند اجساد دفن شده در این قبرستان هرگز نپوسیده و هیچ آسیبی بر آن‌ها وارد نمی‌شود. این قبرستان امروزه نیز نه تنها در میان مردمان محلی بسیار شناخته شده و پرطرفدار است، بلکه از مناطق، شهر‌ها و روستا‌های دور نزدیک، افراد اجساد خود را برای دفن به این قبرستان سپید می‌آورند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده بر روی خاک قبرستان سفید چاه که به قبرستان سپید نیز شهرت دارد، آهک موجود در خاک این قبرستان بسیار بالا بوده به نوعی که رنگ خاک آن به سفیدی میزند. وجود این خاک آهکی سفید سبب تاخیر در فاسد شدن اجساد در این قبرستان شده و همچنین گفته می‌شود که دلیل نام گذاری این مکان با نام قبرستان سپید نیز وجود همین خاک سفید رنگ است. یکی از ویژگی‌های این قبرستان وجود سنگ قبر‌های ایستاده در بخش تاریخی و قدیمی آن بوده که هر کدام از این سنگ قبر‌ها نیز با توجه به قدمت، فرهنگ زمان و شغل و شخصیت فردی که در آن جایگاه دفن شده با نقوشی خاص حکاکی و تزئین شده اند. این قبرستان و قبر‌های موجود در آن در سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.


 

سرو ابرکوه پیرترین موجود زنده ایران است که عده‌ای معتقدند این درخت را حضرت آدم (ع) کاشته است.

داستان‌ها و افسانه‌های زیادی در مورد پیرترین موجود زنده ایران یعنی سرو کهنسال ابرکوه در استان یزد نقل می‌شود به عنوان مثال این درخت ۴۵۰۰ ساله کاشته شده به دست یکی از پیامبران است، ولی آیا چنین داستان‌هایی می‌تواند صحت داشته باشد یا این که تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟

درخت سرو ابرکوه که کهنسال‌ترین درخت یا به عبارتی پیرترین موجود زنده کشورمان محسوب می‌شود، در سند ثبتی خود منسوب به ۴۵۰۰ ساله است، اما یک پژوهشگر روسی که در زمینه درختان دیرزیست تحقیق می‌کند، مدعی است که عمر سرو ابرکوه بین ۴۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال و یک محقق ژاپنی نیز سن آن را بین ۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰ هزار سال پیشبینی کرده است.

سن بالای این درخت کهنسال و پایداری آن در فلات مرکزی ایران که همواره از اقلیمی خشک و شکننده برخوردار بوده، منجر به خلق و بیان افسانه‌ها، داستان‌ها و روایاتی در مورد این درخت و نحوه کاشت آن شده که از گذشته تاکنون نیز سینه به سینه بین نسل‌های مختلف نقل شده و به یادگار مانده است.

البته این روایات فارغ از تقدس بخشیدن به این درخت از این لحاظ که کاشت آن را به برخی پیامبران یا پیامبرزادگان منتسب می‌کنند، منجر به فزونی ارزش تاریخی آن در بین مردم و گردشگران شده است به طوری که هر ساله گردشگران زیادی را برای تماشای این کهنسال راهی ابرکوه می‌کند.

این درخت کهنسال و بسیار قدیمی که تا سال ۲۰۱۲ میلادی به عنوان دومین درخت کهنسال جهان شناخته می‌شد و در حال حاضر نیز جزء ۱۰ درخت کهنسال دنیا به شمار می‌رود، جزء اولین‌های ثبت شده در فهرست آثار طبیعی کشورمان است که در عین حال این روز‌ها نیز در انتظار ارائه و پذیرش پرونده ثبت جهانی‌اش از سوی یونست.

البته پرونده ثبت جهانی سرو ابرکوه قرار است در قالب پرونده درختان دیرزیست ایران برای ثبت جهانی تهیه شود، ولی این در حالی است که جایگاه این سرو کهن به لحاظ قدمت و پیشینه نه فقط در ایران و در قیاس با دیگر درختان دیرزیست این پرونده ثبتی، بلکه در دنیا آنچنان متمایز و رفیع است که تهیه چنین پرونده‌ای اجحاف در مورد کهن‌ترین موجود زنده کشورمان باشد و از اهمیت این درخت و فرصت ثبت آن خواهد کاست.

حضرت زرتشت یکی از پیامبرانی است که کاشت درخت سرو ابرکوه به وی نسبت داده می‌شود، اما براساس شواهد و اطلاعات تاریخی دریافتی و اعتقاد برخی از کارشناسان، این مسئله نمیتواند به این شکل صحت داشته باشد چرا که حضرت زرتشت براساس متون تاریخی درخت سروی را در حوالی ۲۷۴۰ سال پیش در کاشمر کاشته که پس از آن نیز نام شهر به کاجمر، کشمیر، کشمر و در نهایت کاشمر تغییر کرده است، البته بنا بر تواریخ دستور قطع این درخت در دوران خلفای اموی صادر می‌شود، ولی به محض قطع درخت، حاکم این سرزمین فوت می‌کند که باعث می‌شود که مردم این مسئله را از جانب بریدن سرو مقدس کاشمر بدانند.

این درخت سرو گاهاً با درخت سرو ابرکوه اشتباه گرفته می‌شود در حالی که اختلاف قدمت این دو جریان با احتساب قدمت‌های پیشبینی شده از سوی کارشناسان درختان دیرزیست دنیا، حدود ۴۰۰۰ تا ۶۵۰۰ سال برآورد می‌شود لذا نمی‌توان کاشت سرو ابرکوه را حضرت زرتشت نسبت داد.

داستان سرو ابرکوه با استناد به قدمت ذکر شده از سوی برخی کارشناسان به آغاز عصر کشاورزی یعنی بین ۷ تا ۱۲ هزار سال پیش نیز نسبت داده شد که مصادف با زمان حیات حضرت آدم (ع) بوده است، اما این احتمال نیز وجود دارد که این درخت در آغاز این عصر کاشته نشده باشد.

در این رابطه افسانه‌هایی ذکر می‌شود مبنی بر این که هابیل و قابیل فرزندان حضرت آدم (ع)، هر کدام دو کالا یعنی یکی گوسفند و دیگری گندم را برگزیدند که گندم نماد زندگی کشاورزی و گوسفند نماد زندگی چوپانی بوده است و بر همین اساس نیز برخی معتقد هستند که این درخت از سوی فرزندان این حضرت کاشته شده است.

با این وجود برخی کارشناسان متناسب با قدمت این درخت، کاشت سرو ابرکوه را منتسب به فرزندان حضرت نوح (ع) می‌دانند که احتمال حقیقت داشتن آن نسبت به سایر موارد نیز بیشتر است به طوری که براساس اطلاعاتی که در کتاب اصحاب رَس» به قلم حبیبالله فضائلی» موجود است، نقل می‌شود؛ پسران حضرت نوح (ع) شامل هام، سام و یافث، هر کدام حکومت بخشی از دنیا را برعهد داشتند. براساس روایات و منقولات تاریخی، یافث که به عنوان پدر پادشاهان ایرانی شناخته میشود، سرو ابرکوه را کاشته است.»

در هر حال این درخت کهنسال به هر نحوه و توسط هر فردی که کاشته شده باشد، با توجه به مقاومت در برابر ناملایمات طبیعت سخت منطقه و طول دوران مدید، مقدس و مورد احترام است و امروز نیاز است که با اهتمام مسئولان و متولیان این بخش تدابیری برای محافظت و معرفی بیشتر این اثر ارزشمند طبیعی انجام شود.


 

حضرت عیسی بن مریم (ع) یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمده است.

در ادامه چند داستان شگفت انگیز از زندگی آن حضرت را بخوانید:

 

بی وفایی دنیا

 

 دنیا در قیافه زنی کبود چشم بر عیسی (ع) نمایان شد. حضرت عیسی (ع) از او پرسید: چند شوهر کرده ای؟ پاسخ داد: بسیار! عیسی (ع) گفت: همه شوهرانت تو را طلاق داده اند؟ دنیا: نه! بلکه همه آنان را کشته ام.

 

عیسی (ع) فرمود: وای بر شوهران باقیمانده ات. اگر از سرگذشت شوهران گذشته تو پند نگیرند!

 

حماقت؛ مرضی علاج ناپذیر

 

حضرت عیسی (ع) می‌فرماید: من بیماران را معالجه کردم و آنان را شفا دادم؛ کور مادرزاد و مرض پیسی را به اذن خدا مداوا نموده و مردگان را زنده کردم، ولی آدم احمق را نتوانستم اصلاح و معالجه کنم. پرسیدند: یا روح الله! احمق کیست؟ فرمود: شخصی خودپسند و خودخواه است که هر فضیلت و امتیازی را از آن خود می‌داند و هر گونه حق را در همه جا به خود نسبت می‌دهد و برای دیگران هیچ گونه احترامی قائل نمی‌شود و این گونه آدم احمق هرگز قابل مداوا و اصلاح نیست.

 

آمرزش به خاطر فرزند صالح

 

حضرت عیسی (ع) از کنار قبری گذر کرد که صاحب آن را عذاب می‌کردند. اتفاقاً سال دیگر گذرش بر آن قبر افتاد. دید که عذاب برداشته شده و صاحب قبر در شکنجه نیست. عرض کرد: خدایا! سال گذشته از کنار این قبر گذشتم، صاحبش در عذاب و شکنجه بود و امسال عذاب ندارد. علتش چیست؟ خداوند به آن حضرت وحی فرمود: یا روح الله! این شخص فرزند صالحی داشت که وقتی بزرگ شد و تمکن یافت راهی اصلاح کرد و یتیمی را پناه داد و من او را به خاطر کار نیک پسرش آمرزیدم.

 

گزارشی از جهنم!

 

حضرت عیسی (ع) با پیروانش سیاحت می‌کرد. به دهکده‌ای رسید که تمام ساکنین آن در بین راه و خانه هایشان مرده بودند. حضرت عیسی (ع) فرمود: اینان به مرگ طبیعی نمرده اند، قطعا گرفتار غضب الهی شده اند، اگر غیر از این بود یکدیگر را دفن می‌کردند. پیروانش گفتند:‌ای کاش ما می‌دانستیم قضیه اینان چه بوده است! به عیسی (ع) خطاب رسید مردگان را صدا بزن! یک نفر از آنان تو را جواب خواهد داد. حضرت عیسی صدا زد:‌ای اهل قریه! یکی از آنان پاسخ داد: بلی! چه می‌گویی یا روح الله؟

 

حالتان چگونه است و قضیه شما چه بوده است؟ ما صبحگاه با کمال سلامتی و آسوده خاطر سر از خواب برداشتیم، شبانگاهان، اما همه در هاویه افتادیم! هاویه چیست؟ دریایی از آتش است که کوه‌های آتش در آن موج می‌زند.

 

به چه جهت به این عذاب گرفتار شدید؟ محبت دنیا و اطاعت از طاغوت ما را چنین گرفتار نمود.

 

چه اندازه به دنیا علاقه داشتید؟ مانند علاقه کودک شیرخوار به مادر! هر وقت دنیا به ما روی می‌آورد خوشحال می‌شدیم و هرگاه روی برمی گرداند غمگین می‌گشتیم.

 

آن گاه حضرت عیسی (ع) مکثی کردند و سپس پرسیدند: تا چه حد از طاغوت اطاعت می‌کردید؟ هر چه می‌گفتند اطاعت می‌نمودیم.

 

چرا از میان مردگان فقط تو جوابم دادی؟ زیرا آنان دهانشان لجام آتشین زده شده و ملائکه تندخو و سختگیری مأمور آنان هستند. من در میان آنان بودم، ولی در رفتار از ایشان پیروی نمی‌کردم. هنگامی که عذاب خداوند نازل شد، مرا نیز فرا گرفت. اکنون با یک موی کنار جهنم آویزانم، می‌ترسم در میان آتش بیفتم!

 

عیسی (ع) رو به جانب پیروانش کرد و گفت: در زباله دان خوابیدن و نان جوین خوردن شایسته خواهد بود، اگر دین انسان سالم بماند.

 

خودبینی هرگز!

 

یکی از یاران حضرت عیسی (ع) که قد کوتاهی داشت و همیشه در کنار حضرت دیده می‌شد، در یکی از مسافرت‌ها که همراه عیسی (ع) بود، در راه به دریا رسیدند. حضرت عیسی (ع) با یقین خالصانه گفت: (بسم الله) و بر روی آب حرکت کرد! مرد کوتاه قد، هنگامی که دید عیسی بر روی آب راه می‌رود، با یقین راستین گفت: بسم الله و روی آب به راه افتاد تا به حضرت عیسی رسید. در این حال مرد دچار خودبینی و غرور شد و با خود گفت: عیسی روح الله روی آب راه می‌رود و من هم روی آب راه می‌روم، بنابراین، عیسی چه فضیلتی بر من دارد؟ هر دو روی آب راه می‌رویم. همان دم یک مرتبه زیر آب رفت و فریادش بلند شد: (ای روح الله مرا بگیر و از غرق شدن نجاتم ده!) حضرت عیسی دستش را گرفت و از آب بیرون آورد و فرمود:‌ای مرد مگر چه گفتی که در آب فرو رفتی؟ مرد کوتاه قد گفت: من گفتم، همان طور که روح الله روی آب راه می‌رود، من نیز روی آب راه می‌روم. پس با این حساب چه فرقی بین ماست! خودبینی به من دست داد و به کیفرش گرفتار شدم. حضرت عیسی فرمود: تو خود را (در اثر خودبینی) در جایگاهی قرار دادی که شایسته آن نبودی بدین جهت خداوند بر تو غضب نمود و اکنون از آنچه گفتی توبه کن! مرد توبه کرد و به رتبه و مقامی که خدا برایش قرار داده بود بازگشت و موقعیت خود را دریافت. امام صادق علیه السّلام پس از نقل این قضیه فرمود: (فاتقوا الله و لا یحسدن بعضکم بعضا.) (پس شما نیز از خدا بترسید و پرهیز کار باشید و به همدیگر حسد نورزید.)

 

پی‌نوشت:

 

داستان‌های بحار الانوار


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها